مُـــــ ــــ هِــــــــــ م نــ ـــیـــــــســــ تــــــــــ......

گلوی بسته ی سنگ روزی واژه ها را در هم خواهدشکست وب ورطه ی بی پایان اندوه روانه خواهدکرد

مُـــــ ــــ هِــــــــــ م نــ ـــیـــــــســــ تــــــــــ......

گلوی بسته ی سنگ روزی واژه ها را در هم خواهدشکست وب ورطه ی بی پایان اندوه روانه خواهدکرد

لیلیان هلمن

ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﻢ ﺯﻝ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﺭﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ , ﻭ ﻣﻦ ﺗــﺎﺯﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﭼﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﻧﺎﻣﺤﺪﻭﺩﯼ ﺩﺍﺭﺩ، "ﺑـﺎ ﻫﻢ " ﭼﻪ ﻟﺬﺗﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﯾﻦ "ﺑـﺎ ﻫﻢ " ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﻢ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ ؛ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ . ﺣﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﺍﮊﻩ ﯼ "ﺑـﺎ ﻫﻢ " ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻌﺎﻭﺿﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ !.. ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ " ﻭﺣﺸﺖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺣﺲ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﺎﺕ ، ﺩﺭﮎ ﮐﻨﺪ . . . . " ﻟﯿﻠﯿﺎﻥ ﻓﻠﻮﺭﻧﺲ ﻫﻠﻤﻦ ‏( ﻟﯿﻠﯿﺎﻥ ﻫﻠﻤﻦ ‏) / ﺯﻧﯽ ﻧﺎﺗﻤﺎﻡ / ﺳﺎﻧﺎﺯ ﺻﺤﺘﻲ "
نظرات 4 + ارسال نظر
آرشید چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 16:01 http://sarvina.blogsky.com/

این روزها هر که را دیدم ...
با هم خرابش کردند .
آدمها
لذت درستش کردن رو
دیگه فراموش کردند .

نادم چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 17:56 http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

بعضی آدمها را نمی شود ، داشت ..

فقط می شود یک جور خاصی دوست شان داشت ..

بعضی آدمها ، اصلاً برای این نیستند که برای تو باشند ..

یا تو برای آنها !

اصلاً به آخرش فکر نمی کنی

آنها برای این هستند که دوست شان بداری ..

آن هم نه دوست داشتن معمولی ،نه حتی عشق ..

یک جور خاصی دوست داشتن ، که اصلاً هم کم نیست ..

این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم در کنج دلت تا ابد

یک جور خاص دوست داشته خواهند شد ...

مثل تو

فرح شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 17:22 http://farahbano.blogsky.com

عااالی بود عزیزم.ممنون.

کی شرجی سه‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 13:26

سلام
به من سر نمی زنی
حالت خوبه؟
از تیر تا الان هم چیزی ننوشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد